ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام علی علیه السلام:
بردباری آتش خشم را فرو مینشاند و تندی آن را شعله ورتر میکند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 287، ح 6450
بردباری آتش خشم را فرو مینشاند و تندی آن را شعله ورتر میکند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 287، ح 6450
قادر آشنا: مسئول بررسی زیانها را انتخاب کردیم
اتابک نادری را بهعنوان مسئول بررسی شرایط و ضرر و زیانهای گروهها و تماشاخانههای خصوصی در وضعیت کرونایی پیش آمده انتخاب کردیم تا این بررسی به صورت یکپارچه و در ارتباط منسجم با معاونت هنری، اداره کل هنرهای نمایشی، تماشاخانهها و گروههای تئاتری در سراسر کشور انجام شود.
توضیح مدیر کل هنرهای نمایشی درباره بررسی زیان مالی گروهها و تماشاخانهها
سیروس مقدم: پایتخت نیازی به بیادبی ندارد
تلاش کردیم که شوخیهای کلامی و رفتاری کاراکترها هرگز سمت لودگی یا بیادبی یا حرفهای توهینآمیز و غیراخلاقی نرود. پایتخت اساساً برای جذب مخاطب احتیاجی به این گونه روشها و موقعیتها ندارد. نه محسن تنابنده اعتقادی به این فرم نمایش کمدی دارد نه بنده.
بخشی ازگفتوگوی کارگردان «پایتخت» با روزنامه اعتماد
مصوبات چهارمین جلسه کارگروه بررسی آسیبهای کرونا در سینما
به گزارش روابط عمومی سازمان سینمایی، در کارگروه بررسی آسیب های کرونا در سینما، مدیرعامل صندوق اعتباری هنر گزارشی از روند اعطای وام 10 میلیونی به ازای هر پرده به سینماها ارائه کرد و از درخواست 50 سینما شامل 105 پرده برای دریافت این وام قرض الحسنه خبر داد و قرار شد درخواست ها صرفاً تا ضرب الاجل تعیین شده تا پایان فروردین ماه پذیرفته شود. همچنین مصوب شد با توجه به مجوز ریاست هیأت امنای بنیاد سینمایی فارابی مبنی بر تخصیص نیمی از مطالبات وصول شده بنیاد در فروردین و اردیبهشت ماه به کارگروه کرونا، پیگیری های لازم معمول تا بین سینماگران و فعالیت های آسیب دیده توزیع شود. از دیگر مصوبات این جلسه می توان به راه اندازی سامانه ای در راستای مصوبه دولت به منظور ثبت درخواست حمایت فعالان سینمایی که دچار آسیب شده اند، اشاره کرد. این سامانه از روز دوشنبه فعال می شود و کلیه فعالان حوزه سینما که متقاضی حمایت هستند می توانند درخواست خود را از طریق سامانه ارسال کنند. تعیین اولویت ها و میزان حمایت با توجه به اطلاعات دریافتی به تصویب کارگروه خواهد رسید.
پیشنهادهایی برای زندگی شیرینتر در روزها و شبهای قرنطینه
بگذارید بچهها برایتان قصه بگویند
مصطفی رحماندوست
شاعر و نویسنده
هنوز توصیه ها به قرنطینه خانگی شروع نشده بود که به همراه خانواده، تهران را به مقصد منطقه ای آرام و به دور از دغدغه های شهرهای بزرگی همچون تهران ترک کردیم. تراکم جمعیت اینجا آنقدر پایین است که تا قبل آنکه چند روز قبل بخواهم به قصد خرید گل و گیاه برای باغچه کوچک مان قدم به شهر بگذارم متوجه قرنطینه و اجبارهای آن نشده بودم. اینها را گفتم که بدانید شاید کارهایی که من طی روز انجام می دهم برای همه امکان پذیر نباشد؛ با این حال شاید بد نباشد که تجربه های به ظاهر ساده این روزهای مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم.
برویم سراغ یکی از روزهای عادی زندگی من. اغلب صبح ها بعد از نماز صبح دیگر نمی خوابم؛ اینجا هوا کمی سردتر از تهران است و البته بسیار خلوت. بنابراین کمی قدم زدن بعد اول صبح مشکلی از نظر قرنطینه خانگی ایجاد نمی کند. اینجا به ندرت کسی را در خیابان می بینید؛ حتی قبل تر هم به همین منوال بود. در بازگشت به خانه صبحانه ای برای خانواده که هنوز خواب هستند درست می کنم. بعد از آن نوبت به باغچه می رسد که کارم را از سنگ چینی اطراف آن شروع کردم؛ باغچه بزرگی نیست منتها به یکی از سرگرمی های روزانه ام تبدیل شده و پر است از حس زندگی. بعد از ظهرها هم به خواندن و نوشتن می گذرد با این حال از ساعت ها نوشتن هیچ اصراری به این که حاصل کار حتماً شعر یا داستان خاصی شود ندارم؛ اصلاً اگر قرار باشد اینگونه به نوشتن نگاه کنم حتم دارم هیچ گاه کاری رضایت بخش نمی شود و تمام لذت آن به استرس و نگرانی تبدیل می شود؛ اتفاقی که از آن پرهیز می کنم. اینها را گفتم که بگویم همه ما حتی آنهایی که همچون من شرایط زندگی در جایی خلوت دارند با محدودیت های مختلفی برای جلوگیری از انتشار این ویروس روبه رو شده ایم. با این حال همین ضرورت خانه نشینی هم آنقدرها که به نظر می رسد تلخ نیست؛ قبول دارم که موانع متعددی در زندگی عادی مان ایجاد کرده اما فرصتی هم برای با هم بودن مان است.
از آنجایی که حوزه کاری ام گروه سنی کودک و نوجوان است بد نیست حاصل بخشی از تجربه کار برای بچه ها را با شما در میان بگذارم و پیشنهادی برای پدران و مادران داشته باشم؛ قرنطینه خانگی در کنار همه مشکلاتی که به دنبال آورده یک خوبی مهم هم دارد؛ شرایطی ایجاد شده تا اعضای خانواده بیش از قبل کناریکدیگر باشند. شاید والدین نگران باشند که حالا چکار کنیم تا فرزندانمان سرگرم شوند و بگویند: «وای ما چقدر کار داریم!» من نظر دیگری دارم و معتقدم که این شما پدر و مادرها هستید که این روزها به آنان نیاز دارید! شما هستید که به شناخت فرزندانتان نیاز دارید؛ کاری که فرصتی برای آن نداشته اید. بنشینید با هم حرف بزنید و ببینید فرزندتان، دنیا، تنهایی و ... حتی خود شما را چطور می بیند. این بار اجازه بدهید بچه ها برای شما قصه بگویند. به شما قول می دهم اگر چنین کاری انجام بدهید آن وقت است که بگویید:« چه دنیای عجیبی در کنارمان بوده و از آن بی خبریم!» با یکدیگر آشپزی کنید، خط بنویسید و کارهایی را انجام بدهید که به شما اجازه شناخت بیشتری می دهد. خود من سال هاست زندگی را بر این روال گذاشته ام، شاید باورتان نشود اما همین دیروز بداهه قصه ای برای نوه هایم گفتم و بعد هم آن را نوشتم. این شناخت راه را برای آرامش خودتان بازمی کند؛ تعامل با بچه ها آرام بخش است؛ اتفاقی که حتی بسیاری از والدینی که با شوق بچه دار شده اند آن را حس نمی کنند.در آخر بگذارید گلایه ای هم از مسئولان داشته باشم، این روزها اغلب اهالی رسانه به سراغ ما اهالی فرهنگ می آیند تا توصیه یا تشویقی برای مردم داشته باشیم. کار خوبی است، اما ای کاش فقط به مواقع بحرانی محدود نشود. من به کار دوستان رسانه ای خرده نمی گیرم، آنها هم کاری که می دانند حال مردم را بهتر می کند انجام می دهند اما خطاب گفته هایم به مسئولان است. آنان که می دانند گفته های اهالی فرهنگ و هنر در مقایسه با خودشان شنونده بیشتری دارد پس چرا در ایام عادی سال سراغی از ما نمی گیرند؟ زمانه به گونه ای شده که دیگر خیلی از تریبون های قدیمی و سنتی اثرگذاری خود را برای انتقال پیام به مردم از دست دادهاند. ای کاش مسئولان وقتی این روزهای قرنطینه به پایان رسید باز هم یادشان باشد که از دریچه فرهنگ قادر به کارهای اثرگذارتری هستند. دیگر وقت آن رسیده که به جای مانع تراشی هایی که به امروز و دیروز هم محدود نمی شود کاری اساسی برای پیشبرد فرهنگ در تمام زیرشاخه های آن انجام شود؛ تنها در چنین صورتی است که می توان به رشد و توسعه دیگر بخشهای کشور هم امیدوار شد.
لزوم توجه به هنرمندان حوزه نمایش در روزهای کرونایی
صورتهایی که با سیلی سرخ میشوند
هادی مرزبان
نمایشنامهنویس
و کارگردان تئاتر
این روزها، من هم مانند بسیاری دیگر، اخبار و مسائل را از راه دور دنبال میکنم و بدون شک، در کنار دغدغه وجود و شیوع این ویروس که جان صدها نفر از هموطنان ما را گرفته و هزاران نفر را هم مبتلا کرده، دغدغه مسائل صنفی کار خود را هم دارم. ارتباط من با محیط بیرون ازطریق فضای مجازی است و همانطور که گفتم بیش از چهل روز است در قرنطینه هستم. این مدت به نوعی زندان انفرادی را تجربه کردم و خودم را مشغول کارهای عقب افتاده کردم. کتابهایی خواندم که خواندنشان ضروری بود و فرصت پیش نیامده بود و از طرفی دیگر از آنجا که کلاً آدم امیدواری هستم، به آینده فکر کردم و کارهایی که باید انجام بدهم. با این اوصاف یک نگرانی بزرگ برای بچههای تئاتر تمام این روزها با من بوده است. آنها این روزها واقعاً شرایط سختی را سپری میکنند و با توجه به اینکه تمامی اجراها تعطیل است، طبیعتاً آنها علاوه بر در خانه ماندن، مسأله بیکاری را هم تجربه میکنند که برایشان به لحاظ مادی واقعاً سنگین است. گمان نشود که همه آنها که در حوزه تئاتر (در هر بخش آن) فعالیت میکنند از جمله هنرمندان درگیر تئاترهای لوکس و لاکچری هستند؛ این قشر شاید به یک درصد هم نمیرسد و 99درصد دیگر، هنرمندانی هستند که هیچ درآمدی جز همین آب باریکه تئاتر ندارند. قبل از شیوع ویروس کرونا هم تئاتر، با اینکه زحمت هنرمندانش از بسیاری هنرهای دیگر بیشتر است و حتی آن را با کار در معدن مقایسه میکنند اما کمتر کسی از خودش می پرسید که اکثر این هنرمندان چطور امورات مادی خود را میگذرانند. شاید به این دلیل که هنرمندان تئاتر، عادت کردهاند که همیشه صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند و علو طبعی که دارند باعث شده کمتر از آنها گلایه بشنویم و اگر هم گلهای داشتهاند فقط درباره کارشان بوده و برای ارتقا و پیشرفت آن. کمتر پیش آمده که هنرمندان تئاتر درباره حقوق شخصی و معیشتی و... گلایهای کنند. اما ما از زنان و مردانی که در حوزه سیاست هستند انتظار داریم به داد این قشر برسند. واقعاً این بچهها چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی باید چه کنند وقتی هم از عشقشان صحنه دور افتادهاند و هم مسائل مالی حاصل از عدم اجرای تئاترها گریبانشان را گرفته است. خود من اسفند ماه قرار بود اجرا داشته باشم که به همین دلیل لغو و به زمان نامعلومی موکول شد اما مسأله من نیستم چون من با شناختی که از مدیر محترم تالار وحدت دارم میدانم او آدم کاربلدی است و کار را بالاخره درست پیش خواهد برد. ناراحتی و دغدغه من درباره بچههای حوزه تئاتر است که مشکل بسیار بزرگی به مشکلات دیگرشان اضافه شده است. ما نمیتوانیم بگوییم که مدیران فرهنگی و وکلایی که ما به آنها رأی دادهایم باید چه کنند اما میتوانیم از آنها و شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار داشته باشیم که کاری کنند. همانطور که اشاره شد این قشر، واقعاً قشر مظلومی است که زندگیهای آنچنانی و متمولی ندارند و همه چیزشان به همین کار بستگی دارد و کار دیگری بلد نیستند.
ویژه برنامههای گرامیداشت روز سعدی
سعدیخوانی در خانهها
کوروش کمالی سروستانی
رئیس مرکز سعدی شناسی
هر سال همزمان با یکم اردیبهشت ماه، مصادف با روز سعدی شاهد برگزاری ویژه برنامه های داخلی و خارجی متعددی از سوی مرکز سعدی شناسی و با همکاری برخی ارگان ها و نهادها بودیم که امسال به دلیل شرایط خاصی که نگرانی از ابتلا به بیماری کرونا ایجاد کرده ممکن نشد. با این حال تصمیم به برگزاری این برنامهها به شکلی دیگر و در فضای مجازی گرفتیم که از طریق سایت مرکز سعدی شناسی و صفحه اینستاگرام برای مخاطبان پخش خواهند شد. به دنبال برخی هماهنگی ها، اجرای برنامه های مختلفی را در نظر گرفته ایم و افتتاحیه آن ساعت 20:30 امشب (سی و یکم فروردین ماه) در آرامگاه سعدی خواهد بود که به شکل زنده برای مخاطبان هم پخش می شود. آغازگر سلسلهبرنامههای این مراسم با غزلخوانیهایی از سعدی و پخش قطعات موسیقایی و همچنین سخنرانیهای کوتاه همراه خواهد بود. طی هفت روز نخست اردیبهشت ماه، شاهد اجرای برنامههایی با نام هفت روز با سعدی هستیم. همزمان با این سلسله برنامه ها، ویژه برنامه ای با عنوان هفت روز همراه با سعدی و سپهری هم برگزار می شود. نکته جالب توجه دیگر درباره برنامه های امسال، پخش پیام های تصویری چهره های مطرح فرهنگ و ادب کشورمان درباره سعدی است که از جمله آنان می توان به محمود دولت آبادی، اصغر دادبه، جلال الدین کزازی، شمس لنگرودی، احمد رضا احمدی، حافظ موسوی و ... اشاره کرد. از آنجایی که شرایط فعلی برخی محدودیتها را پیش روی ما گذاشته تصمیم به پخش سخنرانی های منتخب استادان ادبیات درباره سعدی، طی بیست سال اخیر هم گرفته ایم. از آنجایی که هر سال بخشی از برنامهریزی ها در کشورهای دیگر بود امسال شرایط قدری کارمان را تغییر داد؛ قرار به برگزاری برنامه های سعدی و میتسکیه ویچ(شاعر ملی لهستان)، سعدی و امرسون(فیلسوف و نویسنده امریکایی) در کشورهای یاد شده داشتیم که فعلاً به تعویق افتاده اند. علاوه بر این از بیست و هشتمین جلد از دفتر سعدی شناسی رونمایی شده و در سایت این مرکز به شکل رایگان در اختیار همگان قرار می گیرد. سعدی از جمله بزرگان شعر کلاسیک فارسی است و همان طور که می دانید شاعران کلاسیک در همه جهان نقشی مهم در فرهنگ ها دارند. سعدی و دیگر بزرگان ادبیات کلاسیک جهان به این جهت ماندگار شده اند که نگاهی فراملی و فرا زمانی به ابعاد مختلف انسانیت و هستی دارند. به همین دلیل است که طی روزهای اخیر شاهد اشاره به این چند بیت مشهور سعدی «بنیآدم اعضای یکپیکرند// که در آفرینش زیک گوهرند// چو عضوی بهدرد آورد روزگار// دگر عضوها را نماند قرار» در سخنرانی نخست وزیر اسپانیا هم بودیم. سعدی از چنان جایگاهی در عرصه جهانی ادبیات برخوردار است که می بینیم چطور بزرگان ادبیات دیگر کشورها را تحت تأثیر خود قرار داده، آنچنان که در روسیه پوشکین، در آلمان گوته و شیلر، در فرانسه ولتر و ویکتور هوگو، در امریکا امرسون و ... پیام انسانی او را درک کرده و تحت تأثیر نوشته ها و سرودههای سعدی قرار گرفته اند.
چرا «زنان کوچک» جدید از بهترین پیشنهادهای سرگرم شدن برای این روزهاست؟
روایتی مدرن از یک داستان کلاسیک
صوفیا نصرالهی
منتقد
خود من در این روزهای قرنطینه خانگی ترجیح میدهم فیلمهایی ببینم که به لحاظ بصری چشمنواز باشند و به لحاظ روایی هم چندان ذهنم را آشفته نکنند. به اندازه کافی این روزها دغدغههای فکری داریم. ساعت سرگرمی خوب است درگیر داستانهای آدمهای دیگری بشویم. آدمهایی که دغدغههای شیرینتری دارند. فیلم «زنان کوچک» گرتا گرویگ یکی از بهترین پیشنهادهای فیلمبینی برای این روزهاست.
سینما زیاد سراغ اقتباس از رمان دوستداشتنی «زنان کوچک» لوئیزا می.آلکوت رفته است. قصه ساده شیرینی دارد که به مذاق اکثریت خوش میآید با کاراکترهایی که همگی دوستداشتنی هستند. از جورج کیوکر، استاد فیلم ساختن درباره زنان، که سال 1933 فیلمی از روی آن ساخت تا گیلیان آرمسترانگ که سال 1994 آخرین اقتباس سینمایی را از روی این داستان انجام داد. نکته جالب این که اغلب اقتباسها از روی داستان آلکوت کم و بیش مورد توجه منتقدان قرار گرفتهاند. اما اقتباس گرتا گرویگ از روی این داستان با بقیه آثار سینمایی کمی متفاوت است. گرویگ از حال و هوای کلاسیک آن کم کرده و سعی کرده هم در داستان و هم در ساختار فیلم مدرنتری بسازد که تماشای آن خستهکننده نیست.
شکست زمانی و رفت و آمد بین زمان حال و گذشته بهترین تمهید کارگردانی گرویگ در فیلم است. باعث شده واقعاً فیلمی متفاوت از آن «زنان کوچک» همیشگی ببینیم. گرویگ خیلی خوب از تقطیع زمانی استفاده کرده. به روشی که انتظارش را نداشتیم و به این ترتیب به آن روایت کلاسیک به اصطلاح تاچ شخصی خودش را بخشیده است. نقطه کاتها برای رفتن به زمان گذشته هوشمندانه و با حساب و کتاب است. مثلاً وقتی جو کنار بستر خواهرش است انگار برایش همین اتفاق در گذشته تداعی میشود و به عقب برمیگردیم. یا صحنه دویدنش کات میشود به دویدن در سالهای گذشته. اصلاً یکبار دیگر نگاه کنید به دویدنهای جو مارچ با آن حالت سرافراز سرشا رونان که چه حس خوبی دارد. حس انسانی رها از قید و بندهای محدودکننده آن زمان که میخواهد راه خودش را پیدا کند.
جدا از بازیهای ساختاری گرویگ او در روایتش هم قصه را تا حدی زیادی به روز کرده است. با اضافه کردن مقداری شوخطبعی به خصوص از طرف عمه مارچ، روحیه شوخ و شنگ مادر خانواده با بازی لارا درن که در نسخههای قبلی بیشتر شبیه یک راهبه بود و البته باز هم بیشتر از همه جو مارچ وقتی جلوی ناشر مینشیند و از عقایدش میگوید و برای حق و حقوقش دفاع میکند. اصلاً پایان فیلم خیلی به روز است. جایی که با کتاب تفاوت فاحش دارد. جو مارچ جلوی ناشر نشسته و ناشر از او میپرسد که در نهایت دختر قصهاش با چه کسی ازدواج میکند و جو اصرار دارد که او مجرد میماند مگر این که ناشر پول بیشتری به او بدهد. هم شوخطبعانه و مفرح است و هم اگر قرار به جنبش عدم تبعیض جنسیتی باشد یکی از بهترین سکانسهای این سالها از طرف زنی که میخواهد رها بماند و اگر قرار است تسلیم نظر اجتماع شود باید هزینهاش را به او بپردازند. و چقدر عجیب که گرتا گرویگ برنده بهترین فیلمنامه اقتباسی نشد چون اقتباس او کاری سهل و ممتنع بوده است. از روی یک داستان کلاسیک ساده روایتی جذاب ارائه داده که در دل شخصیتهایش پیچیدگیهای انسانی را خیلی خوب تصویر میکند.
آن چیزی که «زنان کوچک» را تبدیل به یکی از فیلمهای دوستداشتنی سال گذشته میکند جو و اتمسفری است که گرویگ موفق شده به وجود بیاورد. با قابهای خوش آب و رنگ، گروه بازیگرانی که اما واتسون کمتر اما بقیهشان به شدت کاریزماتیک و دوستداشتنی هستند. و تفسیر و نگاه جدید از قصهای کلاسیک که بارها شنیدهایم ولی اینبار گرویگ به عنوان قصهگو آن را طور دیگری برایمان تعریف میکند. جوری که تا قبل از این نشنیدهایم. و البته فیلم یک کاراکتر درجه یک به سینما هدیه میدهد. خانم جو مارچ با بازی درخشان سرشا رونان. نمادی از همه آن چیزهایی که زنان هالیوود در سالهای اخیر میخواهند ادایش را دربیاورند و حدود ۱۵۰ سال پیش لوئیزا می.آلکوت در کتابش چنین زنی را تصویر کرده و حالا گرویگ برداشتهای روشنفکرانه و به روز خودش را به آن اضافه کرده و سرشا رونان هم بهترین تصویر را از او ارائه داده است. زنی محکم، احساساتی، جاهطلب. زنی که میتواند دنیا را فتح کند. زنی که مهم نیست چند نفر عاشقش باشند اوست که در نهایت انتخاب میکند چه کسی کنارش بماند.
عکس نوشت
انیمیشن کوتاه «ملکوت» ساخته فرنوش عابدی در جشنواره بینالمللی فیلم داوینچی (DIFF) امریکا به نمایش درمیآید. در بیانیه این جشنواره آمده است: «لئوناردو داوینچی مظهر ذهن واگرا و خلاق بود. بنابراین ما قصد داریم تا در جشنواره خود بسیاری از موارد مشابه را بشناسیم. خلاقانی که مرزها را میشکنند و ما را به دنیاهای جدید سوق میدهند.» «ملکوت» داستان عجیبی دارد؛ پیانیستی که دستان خود را در ازای جان همسرش به مرگ میدهد.
#جوجه_کشی
یگانه خدامی
فیلمی که از زنده به گور کردن جوجههای یکروزه در شبکههای اجتماعی منتشر شد موجی از خشم و ناراحتی و سؤال ایجاد کرد. دلایلی مانند تنظیم بازار و گرانی غذای طیور برای این کار ذکر شد اما بسیاری از کاربران میپرسند که راهحل دیگری برای این مشکلات نبود؟ البته کاربرانی هم میگویند این کار همیشه انجام میشود و این بار رسانهای شده است: «میلیونها جوجه را زنده به گور میکنند تا قیمت مرغ بالا برود. انسان بدترین موجودی است که پا بر روی کره خاک گذاشته، کاش چاله ای برای دفن کردن خود انسان وجود داشت.»، :«در جنوب تهران صد و پانزده میلیون جوجه زنده یک روزه و دو روزه برای تنظیم بازار معدوم شدند. چنین جنایتی و موارد مشابه آن، فقط از انسان مدرن، در دنیای مدرن و اقتصاد مدرن برمی آید.»، «بابای من تحصیلات و کارش پرورش و تغذیه طیوره میگه این جوجه ها از نژاد تخم گذار و جنسیت نر هستن و کشتنشون یک چیز متداوله چون ارزشی ندارن. حالا ایندفعه ویدیو اومده بیرون وگرنه همیشه همین کارو میکنن»، «نمیشد جوجه ها را به روستاییان داد؟ نمیشد جوجه ها را به افراد مستمند حاشیهنشین داد؟! نمیشد جوجهها را به خیریهها داد؟! اصلا نمیشد در بیابان رهاسازی کرد طعمه سگ و شغال شوند؟ حتما باید زنده به گور میکردند؟! بله چون اینجوری هم پول جوجه ها را از بیمه میگیرند هم قیمت بالا میماند»، «نمیشد ببرن تو محله های تهران به بچه ها نفری یکی بدن بزرگشون کنن؟»، «با این تعداد جوجه می شد تمام خانوادههای روستایی رو خوشحال کرد.»، «من هر سال عید به خاطر ماهی قرمز توی تنگ که بچه ها اصرار به خریدنش داشتن یک ماه دچار عذاب وجدان میشدم!»، «دیگر جوجه ها را آخر پاییز نمیشمارند ،اول بهار میکشند»، «میدانید علت این حرکت چیست؟ مرغداران محترم با توجه به بالا بودن هزینه دان و جوجه بسیاری از سالنهای خود را خالی نگه داشتهاند. دلالان و واسطه گران قیمت جوجه را بالا نگه داشتهاند تا کسی ترغیب به جوجهریزی نشود. با مرغداری صحبت کردم گفتم چرا شش ماهه سالن مرغداریت خالی است و جوجه نریختی؟ گفت جوجه را باید دانهای پنج هزار تومان بخرم. سویا و ذرت و نهادههای دامی گرانقیمت را بخرم آخر سر مرغ را کیلویی هفت هشت بفروشم. به راحتی سرمایه ام را در بانک میگذارم و بدون هیچ استرسی برای گذران زندگی سود بانکی میگیرم.»، «این جوجه های یک روزه جزو موجودات زنده محسوب میشن. به خدا کشتن این موجود کوچولو تاوان داره. اگر توانش رو ندارید چرا بیش از حد تولید کردید؟ یعنی هیچ راه حلی برای نگهداشتن این جوجه ها نیست؟ حتما که نباید سگ و گربه باشه تا کسی بیاد حمایت. محیط زیست چی شد؟ هیچکس نمیخواد حرف بزنه؟»، «مدتى پیش مرغداران در یک کشور اروپایى در اعتراض جوجههای یکروزه رو در خیابان رها کردند. دیدن جوجه هایى که سرگردون در خیابان ها مى دویدند آزاردهنده بود. از بدو تولدتون تا الان مرغ و تخم مرغ خوردید،نفهمیدید؟ در صنعت جوجه کشی،جوجه خروس ها رو میکشند چون نگهداریشون صرفه اقتصادی نداره بهش میگن Chick culling.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
قادر آشنا: مسئول بررسی زیانها را انتخاب کردیم
-
سیروس مقدم: پایتخت نیازی به بیادبی ندارد
-
مصوبات چهارمین جلسه کارگروه بررسی آسیبهای کرونا در سینما
-
بگذارید بچهها برایتان قصه بگویند
-
صورتهایی که با سیلی سرخ میشوند
-
سعدیخوانی در خانهها
-
روایتی مدرن از یک داستان کلاسیک
-
عکس نوشت
-
#جوجه_کشی
اخبارایران آنلاین